به گزارش سینماپرس بعد از اینکه برخی سلبریتی های سینما ضمن حضور در کشورهای بیگانه با خوانندگان غربی و لس آنجلسی عکس های یادگاری گرفتند و با وقاحت این عکس ها را در صفحات شخصی شان در فضای مجازی منتشر کردند اینک شاهد روی دیگری از این اتفاق در سینما هستیم!
قطعاً وقتی برخی به اصطلاح هنرمندان سینما با خواننده های طاغوتی و ضد انقلاب دیدار کرده و با آن ها عکس یادگاری گرفتند و هیچ نهاد امنیتی و قضایی با آن ها برخورد نکرد، ایشان به خود این اجازه را می دهند که یک گام جلوتر بروند و در آثار سینمایی که با بودجه بیت المال در نظام جمهوری اسلامی ایران تولید می شود از صدای این خوانندگان استفاده کنند و اگر با آن ها برخوردی نشود معلوم نیست پایان این فرآیند چه خواهد بود!
مطالبه جدی دلسوزان و سینه سوختگان نظام و انقلاب اسلامی این است که باید هنرمندان به عنوان الگوی بالقوه جوانان گزینشی مقدماتی شوند تا جامعه دچار الگوهای طاغوت خواه نشود. وقتی برای یک کارمند ساده یا یک معلم دبستان گزینش صورت میگیرد آیا در عرصه فرهنگ نباید این اتفاق بیافتد؟ آیا وزارت ارشاد لزومی برای برخورد با این هنرمندان نمیبیند؟ تا کی باید اجازه داد که ارزش ها و آرمان های انقلابی یک ملت دستاویز امیال سیاسی و شخصی برخی روشنفکرنماها شود که در جبهه دشمن مشغول جنگ با کشور هستند؟
به عنوان نمونه از بین ده ها اثر مبتذلی که در سینمای کشور به خصوص طی سال های اخیر تولید و پخش شدند همین اواخر در فیلم «کلوپ همسران» به کارگردانی مهدی صباغ زاده رسماً شاهد برگزاری یک کنسرت از سوی خوانندگان لس آنجلسی هستیم و مشخص نیست این فیلم چگونه از فیلترهای نظارتی سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبور کرده و توانسته مجوز اکران بگیرد؟
از پخش صدای ح ش خواننده طاغوتی و سلطنت طلب گرفته تا نام بردن از خواننده ترانه «سلطان قلب ها» از جمله مواردی است که در این فیلم شاهد آن هستیم اما گویا دست اندرکاران این اثر سینمایی کمی پا را فراتر گذاشته و به طرزی مشکوک صدای یکی از خوانندگان زن لس آنجلسی را که در رابطه با «جزیره کیش» ترانه ای خوانده در زیر صدای یکی از بازیگران گنجانده اند و در سکانسی دیگر نیز بخشی از موسیقی یکی از ترانه های معروف دیگر خواننده زن مشهور لس آنجلسی شنیده می شود!
سوأل این است که آیا سینمای ایران از منظر ابتذال دقیقاً به حد و قواره فیلمفارسی های مبتذل و مشمئزکننده پیش از انقلاب رسیده که در آن شنیع ترین ترانه ها خوانده می شد؟ نکته قابل تأمل آنجا است که در آن فیلم ها استفاده از ترانه هایی متناسب با معنا و مفهوم فیلم و اتمسفر حاکم بر صحنه های مورد نظر، امر رایجی بود که شاید امروز از نظر هنرمندان شبه روشنفکر و متجدد! خیلی سطحی یا اصطلاحاً چیپ باشد اما همچنان از همان نسخه قدیمی فیلمفارسی ها در آثارشان استفاده می کنند! قطعاً اگر این معضل همچنان بخواهد ادامه پیدا کند ما باید منتظر تولید و اکران فیلم های فجیع در آینده نه چندان دوری باشیم!
معلوم است وقتی سال ها پیش فیلم هایی نظیر «دلداده»، «شاخه گلی برای عروس»، «حلقه های ازدواج»، «زندگی شیرین»، «شارلاتان»، «سلام بر عشق»، «آقای هفت رنگ» «دردسر بزرگ» به خاطر شبیه سازی از ترانه های خوانندگان لس آنجلسی تذکر نگرفتند اینک جلوی آثار مشمئزکننده ای همچون «خالتور»، «دشمن زن»، «پیشونی سفید»، «تورنادو» و امثالهم که به کرات در آن ها از ترانه های فاقد مجوز استفاده شده گرفته نمی شود!
سوأل مهم این است که آیا وقت برخورد قهری دستگاههای نظارتی با خاطیان نرسیده است؟ تا چه زمانی باید شاهد سکوت در مقابل این تخلفات گسترده در سینمای کشور و شاهد این سمفونی ناسازگار فرهنگی باشیم؟
یادمان نرود که مقام معظم رهبری مکرراً خطر ورود جریان سکولار در عرصه فرهنگ را هشدار دادهاند، اینکه افرادی میخواهند هنر غیرارزشی را جایگزین کنند؛ با وجود این هشدارها این جریان مادام در پی پیادهسازی این هدف بوده است و مسئولین بسیاری با کمکاری و یا همراهی به این امر کمک کردهاند. ما باید آگاه باشیم پشت پرده غرب، تفکر صهیونیسم با آرمان سیطره بر جهان قرار گرفته است؛ به طور کلی شاخصها و اهداف تهاجم فرهنگی مبتنی بر تبعیض و نابرابری بین فرهنگ مهاجم و مورد هجوم است؛ تهاجم فرهنگی خواهان سلطه و ایجاد وابستگی است که پیروی یک طرف و شکست طرف مقابل را به همراه دارد و استراتژی آن جنگ بی پایان، همیشگی و نابرابر است.
نظرات